در یک زمینه اقتصادی جهانی که به طور مداوم در حال تغییر است، کشورهای عضو گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) شروع به بازتعریف روابط تجاری خود کردهاند و تبادلات را به جای دلارهای آمریکایی، به ارزهای محلی ترجیح میدهند. اخیراً گزارش شده است که دو کشور درون این بلوک تا ۸۰ درصد از معاملات تجاری خود را با استفاده از ارزهای ملی خود انجام دادهاند. این روند مرحلهای مهم در دلارزدایی مبادلات بینالمللی را نشان میدهد و سوالاتی را درباره آینده دلار آمریکا به عنوان ارز اصلی ذخیره جهانی مطرح میکند.
افزایش استفاده از ارزهای محلی در تجارت
استفاده روزافزون از ارزهای محلی برای مبادلات تجاری بین کشورهای بریکس نشاندهنده ارادهای برای کاهش وابستگی به دلار آمریکایی است. با انتخاب ارزهای ملی خود، این کشورها به دنبال دور زدن نوسانات دلار و کاهش خطرات ناشی از تحریمهای اقتصادی ایالات متحده هستند. این استراتژی همچنین به تقویت حاکمیت اقتصادی کشورهای شرکتکننده کمک میکند و کنترل بیشتری بر معاملات تجاری خود به آنها میدهد.
علاوه بر این، این روند در چارچوب یک حرکت گستردهتر به سمت ایجاد یک سیستم پولی چندقطبی قرار دارد. کشورهای بریکس در تلاشند تا توافقهای دوجانبه و چندجانبهای را ایجاد کنند که استفاده از ارزهای خود را ترویج دهند و بدین ترتیب تجارت را بدون نیاز به دلار تسهیل کنند. این تغییر همچنین میتواند سایر کشورها را به بررسی گزینههای جایگزین برای دلار آمریکا ترغیب کند و بدین ترتیب موقعیت ارزهای محلی را در صحنه بینالمللی تقویت کند.
پیامدها برای اقتصاد جهانی
دلارزدایی از مبادلات تجاری بین کشورهای بریکس میتواند تأثیرات عمیقی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. اگر این روند گسترش یابد، ممکن است موقعیت دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره غالب تضعیف شود. این ممکن است منجر به ارزیابی مجدد داراییهای دلاری و تأثیر بر بازارهای مالی بینالمللی شود. علاوه بر این، کاهش تقاضا برای دلار میتواند بر توانایی ایالات متحده در تأمین کسری بودجه خود تأثیر بگذارد.
علاوه بر این، این تحول میتواند به همکاری اقتصادی بیشتری بین کشورهای در حال ظهور کمک کند. با تقویت روابط تجاری خود و استفاده از ارزهای محلی، کشورهای گروه بریکس میتوانند یک بلوک اقتصادی قویتر ایجاد کنند که قادر به رقابت با اقتصادهای توسعهیافته باشد. این همچنین میتواند سایر مناطق جهان را به اتخاذ رویکرد مشابهی تشویق کند و بدین ترتیب به تعادل مجدد قدرت اقتصادی جهانی کمک کند.